داشتم كتاب چنگيزيان نوشتهي رنه گروسه، ترجمهي محمود بهفروزي از انتشارات آزادمهر، (و با طرح جلد خودم!)، را ميخواندم كه به اين مطلب رسيدم:
رشيدالدين فضلالله ... مي گويد: روزي چنگيزخان از سردار وفادارش بوئورچو پرسيد؛ بزرگترين لذت مرد به نظر تو چيست؟ بوئورچو پاسخ داد: "در يك روز بهاري، سوار بر مركبي راهوار، رفتن به شكار با شاهين يا عقاب در مشت و نظارهي حملهي او به شكار" چنگيزخان از بوروكول و دلاوري ديگر همين پرسش را كرد، كه آنان نيز پاسخهاي مشابهي دادند. سپس خودش گفت:" بزرگترين شادي و لذت براي يك مرد، مغلوب كردن و شكست دادن دشمن، پيش راندن آنان و تملك اموال شكست خوردگان و ديدن چهرهي غرقه در اشك عزيزان آنها، سوار شدن بر اسبهايشان و فشردن زنان و دختران آنان در آغوش است."
فكر كردم كه اين گفته قابل بحث است. چنگيزخان آنقدر متمدن نشده بود كه براي كارش دليلي به جز دليل واقعياش بياورد. همهي عمليات لذت بخش مذكور را فاتحان ديگر هم دقيقا به همين شكل انجام دادهاند، اما هميشه آن را با دلايل عامه پسندتر توجيه كردهاند.
Paintings, sculptings, and writings of Siavash Roshandel نقاشی, مجسمه, و نوشتههای سیاوش روشندل
Saturday, January 21, 2006
بزرگترين لذت يك مرد از ديد چنگيز
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment